بهرام افشاری (بهتاش پایتخت): از بی‌پولی خون می‌دادم تا زنده بمونم/ بزرگ‌ترین آرزوم یه غذای خونگی بود!/ کل سرمایه‌مون یه سماور برقی و چند تا استکان بود + فیلم

اگر از دویدن و نرسیدن خسته شدی بهتره این قسمت از تئاتر بهرام افشار را با جون و دل گوش بدی.

از سال ۱۳۸۲ کار تئاتر را در سطح آماتور در همدان آغاز نمود و به گفته خود بازیگری در تئاتر را بخاطر دور شدن از روزمرگی انتخاب کرد.

اما کم کم به این حرفه علاقه مند شد و در سال ۱۳۸۸ بزرگترین تصمیم زندگی خود یعنی هجرت از همدان به پایتخت – تهران و شرکت در کلاسهای بازیگری حمید سمندریان را گرفت.

با این مهاجرت و تغییر رویه خود را توانست خود را به سطح حرفه ای بازیگری نزدیک کرده و فعالیت خود را در زمینه تئاتر بیشتر کند.

قسمت اعظم فعالیت هنری او در تئاتر میباشد ؛ بطوریکه در طی چند سال اخیر اکثرا در جشنواره تئاتر فجر حضور پر رنگی داشته است.

بهرام افشاری:

یه روزی خیلی بی پول بودم شنیدم یه جا هست که ازت خون میگره به جاش ۳۰ هزارتومن میده. بزرگترین آرزوی من این بود یکبار بیام خونه و غذای خونگی بخورم. سرمایه بابام سماور برقی و چند تا استکان بود هرموقع میامدم خانه آه و ناله بابام ملودی زندگیم بود. بساط میکردم و کیف زنانه میفروختم هرچی سود می کردم میرفتم کلوپ ویدئو کرایه می کردم. وقتی غرق فیلم میشدم یه چشم به فیلم بود یه چشم به برانکارد بابام…

منبع
ساعدنیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا